میرزاقلمدون

پراکنده نویسی های بی در و پیکر

میرزاقلمدون

پراکنده نویسی های بی در و پیکر

میرزاقلمدون

میرزاقلمدون آدمی بود بسیار لاغر، کمی بلند و با خطوط قیافه ای کاملا ظریف و رفتاری در کمال دقت. آدمی که حتا در تکان دادن دست و پا، و گرداندن چشم رعایت جوانب را می کرد و احتیاط های لازم را به عمل می آورد. می کوشید که اگر لباسی بر تن می کند، این لباس اگر آراسته نیست پاکیزه باشد و جامه اگر از شال کشمیر پرداخته نشده، لااقل از ماهوت چرب قبای حاجی بازاری ممتاز باشد.
میرزاقلمدون ها معمولا محجوب و کم رو و مؤدب بودند. با اندک سخن نادرستی سرخ می شدند و بردباری و ادب مخصوصی از خود نشان می دادند. همچنین در همه چیز و همه کار ظرافتی داشتند که هیچ طبقه ای در آن زمان این ظرافت را به کار نمی بست. در عصری که فرضا لقمه های به اصطلاح کله گربه ای متداول بود، میرزاقلمدون بسیار کم غذا می خورد، آهسته غذا می خورد و پاکیزه غذا می خورد.

پرویز ناتل خانلری ـ از کتاب نقد بی غش

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

طی چهار روز اخیر، امروز برای سومین بار همسر محترمه رو بخاطر حال بحرانی‌ش بردم دکتر. صبح، تلفنی مطب و بیمارستان را شخم زدم تا بالاخره با خود آقای فوق‌تخصص تونستم صحبت کنم. مختصر و مفید شرح ماوقع را به زبان محترمانه و تعارفات معمول گفتم که چکیده‌ش به زبون خودمونی می‌شد: «جون مادرت مریض ما رو همین امروز ببین!»
برای دو سه ساعت بعدش وقت مطب داد و رأس ساعت خودمونو رسوندیم.

معاینه‌ی خوبی کرد و نسخه و آزمایش نوشت و نفس راحتی کشیدیم که لااقل درمان وارد مسیر درستی داره می‌شه. ویزیتش هم شد هشتادهزارتومن ناقابل که خب حلالش باشه! به هرحال به قول همسر، بیست و چندسال درس خونده و جون کنده تا شده این. اما نکته‌ی جالبی که وجود داشت و در مطب‌های دیگه هم دیده بودم، اعلان «کارت‌خوان نداریم» روی دیوار مطب بود، که یعنی پولی که بین من دکتر و شمای مریض مبادله می‌شه جزو اسرار مگو و محرمانه‌های فی‌مابینه و به بانک و دارایی و دولت و اداره مالیات هیچ ربطی نداره!

۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۱۳
میرزا قلمدون